در تقویم رسمی ایران، سیام اردیبهشت «روز ایرانگردی و ایرانشناسی» نامگذاری شده است. این مناسبت فرصتی است برای تامل در ظرفیتهای بینظیر سرزمینی که از قلههای برفی زاگرس تا کویر اسرارآمیز لوت، از جنگلهای هیرکانی تا آبهای نیلگون خلیج فارس، از آرامگاه حکیم خردمند توس تا خانه ابدی حافظ و سعدی در شیراز و از تخت جمشید و پاسارگاد تا میدان نقش جهان اصفهان، جاذبههایی کمنظیر برای گردشگری دارد و میتواند علاقهمندانی را از سراسر دنیا جذب کند.
وجه تمایز جاذبههای گردشگری ایران با جاذبههای توریستی خیلی از کشورهای دیگر این است که به یک یا دو نوع جاذبه محدود نیست و در روستاها و شهرهایش از شمال تا جنوب و از شرق تا غرب، هزاران جاذبه فرهنگی، قومی، جغرافیایی، تاریخی و طبیعی دارد. با وجود برخورداری سرزمین ایران از این ظرفیتهای بیبدیل، درآمد سالانه ایران از محل گردشگری در مقایسه با کشورهای همسایه مانند ترکیه بسیار ناچیز است.
این گزارش به بررسی جاذبههای جغرافیایی، طبیعی، فرهنگی، قومی و تاریخی ایران اختصاص دارد و برخی موانع توسعه گردشگری داخلی و خارجی در این سرزمین را واکاوی میکند.
شاهراه تمدنها، چهارراه اقلیمها
ایران در جنوب غربی آسیا و در منطقه راهبردی خاورمیانه قرار گرفته است؛ کشوری پهناور که از شمال با کشورهای ارمنستان، جمهوری آذربایجان، ترکمنستان و دریای خزر، از شرق با افغانستان و پاکستان، از غرب با ترکیه و عراق همسایه است و در جنوب نیز به خلیج فارس و دریای عمان منتهی میشود.
این موقعیت جغرافیایی استثنایی ایران را به یکی از معدود کشورهایی تبدیل کرده که همزمان چندین ویژگی جغرافیایی و اقلیمی مهم دارد. ویژگی نخست، تنوع اقلیمی ایران است که به سبب همجواری با رشتهکوههای البرز، زاگرس، کویرهای مرکزی و دسترسی به دریاها، تنوع اقلیمی کمنظیری ایجاد میکند و از مناطق سردسیر و کوهستانی شمالغرب گرفته تا سواحل گرم و مرطوب جنوب و از جنگلهای هیرکانی تا بیابانهای سوزان لوت، چهار فصل را همزمان در خود دارد.
دومین ویژگی نیز موقعیت راهبردی ایران به سبب قرار گرفتن در مسیرهای مهم تجاری و تاریخی است که در راس آنها جاده ابریشم قرار دارد؛ شاهراهی تاریخی برای اتصال شرق و غرب که از دیرباز ایران را به چهارراه تبادلات فرهنگی، اقتصادی و هنری تبدیل کرده است. از همین رو، بسیاری از شهرهای تاریخی ایران چون اصفهان، یزد، تبریز، نیشابور و شیراز در دورههای مختلف تاریخی میزبان کاروانهای تجاری و فرهنگی بودهاند و امروز هم میتوان رد پای آن تمدنها را در معماری، آداب و رسوم و فرهنگ مردمان این دیار مشاهده کرد.
ویژگی مهم سوم نیز با فلات ایران پیوند دارد که مجموعهای از دشتها، کوهستانها و فضاهای مرتفع را ایجاد کرده است. این ویژگی نهتنها بر بنای سکونتگاههای تاریخی اثرگذار بوده، بلکه در شکلگیری اقلیمها، کشاورزی، زیستبومها و گونههای گیاهی و جانوری هم نقش مهمی داشته است.
علاوه بر این موارد باید قرارگیری ایران میان دو پهنه آبی راهبردی یعنی دریای خزر و خلیج فارس را نیز یادآور شد که شکلگیری بندرهای مهمی مانند بندرعباس، چابهار، بوشهر و انزلی را در پی داشت و امکان ترانزیت بینالمللی از طریق آبهای ایران را فراهم میکند.
گنجینهای از دشت، تالاب، کوه و جنگل
طبیعت بهاری رودبار-گیلان
ایران سرزمینی است با طبیعتی متنوع و شگفتانگیز؛ کشوری که در هر گوشهاش، چشماندازهای منحصربهفردی از جلوههای طبیعی دیده میشود. این تنوع طبیعی نهتنها زیبا است، بلکه برای گردشگری طبیعتمحور ظرفیت عظیمی به شمار میرود.
دشتهای ایران پهنههاییاند که در طول قرنها، زیستگاه انسان، محل کشاورزی و بستر تمدن بودهاند. برخی از این دشتها، بهواسطه موقعیت جغرافیایی خاص، چشماندازهای طبیعی زیبا و ویژگیهای اقلیمی، به مقاصد گردشگری نیز تبدیل شدهاند. از جمله دشت لوت در استانهای کرمان و سیستان و بلوچستان که در فهرست میراث طبیعی یونسکو نیز ثبت شده است.
در کنار دشتهای ایران، باید به تالابها نیز اشاره کرد که به ایجاد تعادل زیستمحیطی کمک میکنند و زیستگاه هزاران گونه گیاهی و جانوریاند؛ هرچند طی سالهای پس از انقلاب اسلامی به دلیل سیاستهای مخرب زیستمحیطی حاکمیت، با خطر نابودی مواجه شدهاند. خطری که رودخانههای ایران را نیز تهدید میکند. از رود کارون در استان خوزستان که از کوههای زاگرس سرچشمه میگیرد و به خلیج فارس میریزد تا رود ارس در شمال ایران و رودخانه زایندهرود در اصفهان که در معرض خشکی دائم و آلودگیهای زیستمحیطی قرار گرفتهاند.
با این حال، کوهستانهای ایران همچنان سرافراز و استوار ایستادهاند. از قله دماوند در استان تهران تا سبلان در استان اردبیل و از رشته کوههای البرز تا کوههای زاگرس، در ردیف مهمترین جاذبههای طبیعی ایران قرار دارند. هرچند جنگلهای هیرکانی البرز و جنگلهای بلوط زاگرس نیز از سیاستهای مخرب زیستمحیطی جمهوری اسلامی در امان نماندهاند.
دادههای رسمی، نشان میدهد در چهار دهه اخیر هزاران هکتار از جنگلهای هیرکانی که پیشینهشان به میلیونها سال قبل بازمیگردد، به طور کامل تخریب شده است. به همین ترتیب هزاران هکتار از جنگلهای زاگرس در آتشسوزیهای فصلی از بین رفتهاند. با این حال، هنوز هم تجمع سبز درختان در کوههای البرز و زاگرس و گونههای بینظیر جانوری و گیاهی آنها، هوش از سر هر رهگذری میرباید.
سرزمین هزاررنگ و هزارصدا
ایران نه تنها به طبیعت چهارفصل و میراث تاریخیاش شناخته میشود، بلکه از نظر فرهنگی نیز یکی از متنوعترین کشورهای جهان است. این تنوع که حاصل قرنها همزیستی، مهاجرت، دادوستد فرهنگی و تجربههای تاریخی مشترک است، چهرهای رنگارنگ و زنده به ایران بخشیده و آن را به بافتی زنده و درهمتنیده از اقوام، زبانها، آیینها، موسیقیها، لباسها، غذاها و مراسم تبدیل کرده است.
شمالغرب ایران، بهویژه استانهای آذربایجان شرقی و غربی، اردبیل و زنجان در موسیقی عاشیقی، فرشبافی و صنایع دستی، جایگاه ویژهای دارد.
استانهای کردستان، کرمانشاه، ایلام و بخشهایی از آذربایجان و خراسان با موسیقی حماسی، پوشاک رنگارنگ و جشن خاص آیینهای باستانی چون نوروز شناخته میشود. در جنوبشرقی، بهویژه در استان سیستان و بلوچستان لباسهای سوزندوزیشده، موسیقی خاص بندری و فرهنگ مهماننوازی، برای گردشگران بسیار جذاب است. لرستان، کهگیلویه و بویراحمد و چهارمحال و بختیاری با رقصهای گروهی، اشعار حماسی و موسیقی دوتار شناخته میشود.
در خوزستان و هرمزگان موسیقی، رقص، معماری سنتی و مراسم دینی بخشی از تنوع فرهنگی ایران را تشکیل میدهد.
شمالشرق ایران، بهویژه گلستان، با اسبدوانی، فرشهای خاص ترکمن و پوشاک منحصربهفرد شناخته میشود. تالش، گیلک، مازنی، قشقایی، بختیاری، ارمنی، یهودی، آشوری و زرتشتی نیز هر یک در بافت فرهنگی ایران نقشی ارزشمند دارند و این سرزمین را به یکی از متنوعترین کشورهای جهان تبدیل کردهاند.
فرهنگ ایرانی نیز در تمامی نقاط سرزمین بهوضوح دیده میشود؛ از معماری باشکوه مساجد و کاروانسراها گرفته تا آوای انواع موسیقیهای محلی و آیینهای باستانی که همگی بخشهای جداییناپذیر تاریخ و هویت ایرانی شناخته میشوند.
آیینها و مناسبتهای ملی مانند نوروز، شب یلدا، چهارشنبهسوری و جشنهای محلی، تجلی از زندگی آیینی مردم ایراناند که با رنگها، رسمها و سنتهایشان به تقویت هویت فرهنگی و ملی کمک میکنند. این مناسبتها نهتنها برای ایرانیان بلکه برای گردشگران خارجی نیز جذابیتی خاص دارند و فرصتی برای درک عمیقتر از فرهنگ غنی ایران فراهم میآورند.
پوشاک سنتی اقوام ایرانی نیز یکی دیگر از جلوههای رنگارنگ فرهنگ این سرزمین است. با رنگهای شاد، دوختهای پیچیده و نمادهای فرهنگی خاص. پوشاک این اقوام نهتنها در جشنها و مراسم آیینی به چشم میخورد، بلکه بهعنوان نمادی از تاریخ و هویت هر منطقه موردتوجه گردشگران داخلی و خارجی قرار میگیرد.
در کنار اینها، تنوع غذایی ایران نیز یکی از جاذبههای مهم فرهنگی شناخته میشود. از آش دوغ کردی، دمی آذری و خورشت سبزی شمالی گرفته تا قلیهماهی جنوبی و شیرینیها و نانهای محلی، همه غذاها نهتنها طعمی خاص دارند، بلکه هویت هر منطقه را نیز به نمایش میگذارند.
هنرهای دستی و بومی ایران شامل فرشبافی، گلیمبافی، منبتکاری، قلمزنی، سفالگری، نمدمالی، سوزندوزی، میناکاری، خاتمکاری،شیشهگری و دهها مورد دیگر، هم از لحاظ اقتصادی برای جوامع محلی اهمیت زیادی دارد و هم از نظر فرهنگی هویت منطقهای ایران را نمایندگی میکند. این هنرهای دستی نهتنها در داخل کشور موردتوجه قرار دارند، بلکه در بازارهای جهانی نیز بهعنوان نمادهایی از مهارت و ذوق ایرانی شناخته میشوند و بهنوعی داستان هر منطقه و اقلیم را از دل خود بیرون میآورند.
این تمامیت فرهنگی، از آیینها و پوشاک گرفته تا هنرهای دستی و تنوع غذایی، باعث میشود ایران بهعنوان یک مقصد فرهنگی و تاریخی منحصر بهفرد در جهان شناخته شود.
دیاری با هزاران سال تمدن
ایران علاوه بر جاذبههای طبیعی، جغرافیایی، فرهنگی و قومی، یکی از کهنترین سرزمینهای تمدنساز جهان نیز هست؛ سرزمینی که ردپای انسان در آن به هزاران سال پیش بازمیگردد و در طول تاریخ، بستر زایش و شکوفایی امپراتوریهای بزرگی بوده است. از تمدنهای باستانی همچون عیلام، ماد، هخامنشی، اشکانی و ساسانی گرفته تا دوران اسلامی، صفوی، زند، قاجار و پهلوی، هر دوره، نشانههایی عمیق در خاک ایران بر جا گذاشتهاند.
این سرزمین پررمزوراز مملو از شهرها، قلعهها، نیایشگاهها، آرامگاهها، بازارها، پلها، کاروانسراها، مساجد، باغها، حمامها و بناهای باشکوهی است که هر کدام روایتگر گوشهای از تاریخ و فرهنگ ایرانیاناند. بسیاری از این آثار در فهرست میراث جهانی یونسکو به ثبت رسیدهاند و شماری دیگر، همچنان در فهرستهای ملی یا منطقهای محافظت میشوند.
آنچه جاذبههای تاریخی ایران را متمایز میکند، تنوع زمانی، معماری خلاقانه، پیوند با طبیعت و نقش اجتماعی آنها در طول تاریخ است. در هر گوشه ایران، چه در کویرهای مرکزی، چه در کوهستانهای غرب، چه در کنارههای خزر و خلیج فارس، میتوان نشانههایی از گذشتهای زنده یافت؛ گذشتهای که هنوز در زندگی مردم جاری است.
بازدید از این آثار تاریخی فقط قدمزدن در میان دیوارها و بناها نیست، بلکه سفری به دالانهای تاریخی یک ملت است؛ سفری که ایرانگردها با دیدن آن، به عمق هویت، فرهنگ، و شکوه سرزمینی پی میبرند که هزاران سال است بر تارک تاریخ ایستاده است.
در حال حاضر، ۲۸ اثر تاریخی و طبیعی ایران از جمله تخت جمشید، پاسارگاد، نقش رستم، میدان نقش جهان اصفهان، چغازنبیل، ارگ بم و بیستون در فهرست میراث جهانی یونسکو ثبت شدهاند. این آثار نماینده تمدنها، اقلیمها، معماریها و سبکهای گوناگون فرهنگیاند؛ از شهرهای باستانی و باغهای ایرانی گرفته تا قناتها، کاروانسراها و مناظر طبیعی فرهنگی.
اما گستره میراث فرهنگی ایران فراتر از این است. در سطح ملی، بیش از ۲۷ هزار اثر تاریخی و فرهنگی در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیدهاند؛ عددی که هر سال با کاوشهای جدید، مستندسازیها و ثبتهای منطقهای در حال افزایش است. این آثار در سراسر ایران پراکندهاند و از بناهای تاریخی گرفته تا محوطههای باستانی و خانههای تاریخی در میان آنها دیده میشود.
ایرانگردی زیر سایه اقتصاد و سیاست
در سالهای اخیر، گردشگری داخلی و خارجی در ایران با چالشهای جدی روبرو شده و روندی کاهشی داشته است و با وجود ظرفیتهای گسترده طبیعی، تاریخی و فرهنگی، آمارها و مشاهدات میدانی نشان میدهد که ایرانگردی، چه برای شهروندان ایرانی و چه برای گردشگران خارجی، در وضعیت رکود قرار دارد.
یکی از عوامل اصلی افت گردشگری داخلی مشکلات اقتصادی مردم است. افزایش شدید هزینههای زندگی، تورم، کاهش ارزش پول ملی و رشد بهای سفر از جمله هزینه اقامت و حملونقل باعث شده که برای بسیاری از خانوادهها، سفر از اولویتهای زندگی کنار گذاشته شود. حتی سفرهای کوتاه یا فصلی که در گذشته میان طبقات متوسط رایج بود، اکنون به امری پرهزینه و دشوار بدل شده است.
در کنار فشارهای اقتصادی، نبود زیرساختهای مناسب گردشگری نیز عامل مهمی در کاهش سفرها است. کمبود اقامتگاههای استاندارد، جادههای نامناسب، ضعف حملونقل عمومی، نبود خدمات اطلاعرسانی گردشگری و گاه نبود امنیت و رفاه کافی در برخی مناطق، باعث شده بسیاری از مردم یا از سفر منصرف شوند یا صرفا به مقاصد محدود و پرتکرار روی بیاورند.
در نتیجه با وجود منابع عظیم فرهنگی، طبیعی و تاریخی، درآمد گردشگری ایران به طرز چشمگیری پایینتر از کشورهایی مانند ترکیه است که بخشی از همان میراث فرهنگی را به شیوهای حرفهایتر عرضه میکنند. ترکیه در سالهای اخیر سالانه حدود ۵۵ میلیارد دلار درآمد از صنعت گردشگری کسب کرده و میزبان بیش از ۵۰ میلیون گردشگر خارجی بوده است.
در مقابل، ایران در بهترین حالت کمتر از پنج میلیارد دلار درآمد گردشگری در سال دارد و تعداد خارجیهایی که واقعا با هدف گردشگری به ایران آمدهاند، کمتر از پنج میلیون نفر برآورد شده است.
گردشگری، توسعه پایدار و فرصتهای از دسترفته
گردشگری تنها یک فعالیت تفریحی یا اقتصادی نیست؛ بلکه ابزاری نیرومند برای توسعه پایدار، تقویت هویت فرهنگی، کاهش فقر، ایجاد اشتغال و گفتگوی بینفرهنگی است. در بسیاری از کشورها، صنعت گردشگری بهعنوان پیشران توسعه مناطق محروم، عاملی برای حفظ میراث فرهنگی، و پلی برای تعامل مسالمتآمیز ملتها است.
در سرزمینی چون ایران، با این سطح از تنوع زیستی، اقلیمی، قومی، تاریخی و فرهنگی، گردشگری میتوانست به یکی از ستونهای اصلی اقتصاد ملی بدل شود؛ صنعتی که هم به منابع تجدیدپذیر متکی است و هم فرصتهای شغلی گسترده و متنوعی ایجاد میکند.
اما این فرصت عظیم در سایه سوءمدیریت و کمتوجهی به زیرساختها از بین رفته است. بسیاری از مناطق مستعد ایران هنوز از ابتداییترین خدمات گردشگری محروماند و آثار تاریخی در معرض تخریب قرار دارند. منابع طبیعی با انواع مشکلات زیستمحیطی مواجهاند و شهرها و روستاهایی که میتوانستند با توسعه بومگردی و تورهای فرهنگی به قطب درآمدزایی تبدیل شوند، در دام فقر و مهاجرت جوانان رها شدهاند.
حال آنکه توسعه گردشگری میتواند کلید توسعهای متوازن، فراگیر و پایدار باشد.