آیا هنر می‌تواند ما را از بحران‌های جهان امروز عبور دهد؟

آیا هنر می‌تواند ما را از بحران‌های جهان امروز عبور دهد؟
در طول تاریخ، هنر همواره آینه‌ای برای بازتاب مبارزات جامعه و کاتالیزوری برای تغییر بوده است. تابلوی «گرنیکا» اثر پابلو پیکاسو، محکومیت آشکاری از وحشت‌های جنگ است که رنج جنگ داخلی اسپانیا را به تصویر می‌کشد و به عنوان نمادی جهانی علیه جنگ طنین‌انداز می‌شود
نویسنده: لی داون
ترجمه: لیلا ابراهیم زاده
نمای نزدیک هنر پارس

جهانی بر لبه پرتگاه

در دورانی که اخبار تحت سلطه درگیری‌ها، رژیم‌های خودکامه و ناآرامی‌های اجتماعی است، طبیعی است که اثربخشی هنر زیر سوال برود. از جنگ جاری در اوکراین تا بحران انسانی در غزه و فرسایش نهادهای دموکراتیک در نقاط مختلف جهان، چالش‌ها غیرقابل حل به نظر می‌رسند. در داخل آمریکا نیز، چشم‌انداز سیاسی نگرانی‌هایی را در مورد آزادی‌های مدنی و عدالت اجتماعی ایجاد می‌کند.

در میانه این آشفتگی، ممکن است این سوال پیش بیاید:

آیا هنر می‌تواند تغییری ایجاد کند؟

مقاله  با عنوان «هنرمندان به عنوان عاملان تغییر اجتماعی در گذشته و حال» تاکید می‌کند که هنر از دیرباز وسیله‌ای برای اعتراض و آگاهی بوده و قادر است با عبور از تفکر منطقی، مستقیماً احساسات را تحت تاثیر قرار دهد. به همین ترتیب، مقاله «عکاسی، ابزاری قدرتمند برای خودبیانگری و تغییر اجتماعی» نشان می‌دهد که چگونه عکاسی، با دسترسی آسان خود، به ابزاری برای خودبیانگری و تاثیرگذاری بر جامعه تبدیل شده است.

این ملاحظات نشان می‌دهند که هنر تنها بازتابی از جامعه نیست، بلکه می‌تواند آن را به چالش بکشد، الهام‌بخش باشد و حتی دگرگون سازد.

قدرت تاریخی هنر در بحران

در طول تاریخ، هنر همواره آینه‌ای برای بازتاب مبارزات جامعه و کاتالیزوری برای تغییر بوده است. تابلوی «گرنیکا» اثر پابلو پیکاسو، محکومیت آشکاری از وحشت‌های جنگ است که رنج جنگ داخلی اسپانیا را به تصویر می‌کشد و به عنوان نمادی جهانی علیه جنگ طنین‌انداز می‌شود.

عکاسی نیز نقش محوری ایفا کرده است. عکس «سرباز در حال سقوط» اثر رابرت کاپا، واقعیت‌های وحشیانه درگیری‌ها را به آگاهی عمومی آورد و برداشت‌ها را به چالش کشید و گفتمان عمومی را برانگیخت.

در دوران اخیرتر، هنرمندانی مانند زانله موهولی از هنر خود برای مستندسازی و گرامیداشت جوامع به حاشیه رانده شده استفاده کرده‌اند، به آن‌ها دیده شدن بخشیده‌اند و هنجارهای اجتماعی را به چالش کشیده‌اند. آثار آن‌ها بر توانایی هنر در نه تنها بازتاب واقعیت، بلکه در زیر سوال بردن و شکل دادن دوباره به آن تاکید دارد.

این نمونه‌ها تایید می‌کنند که هنر در طول تاریخ چیزی بیش از بیان زیبایی‌شناختی بوده است؛ بلکه نیرویی برای اظهار نظر اجتماعی و ایجاد تغییر بوده است.

 

گرنیکا اثر پابلو پیکاسو

 

نمونه‌های امروزی: هنرمندانی که حقیقت را به قدرت می‌گویند

هجو ناشناس در محیط‌های آکادمیک

در فضای سیاسی پر تنش امروز، برخی هنرمندان برای محافظت از خود در حالی که بیانیه‌های جسورانه‌ای می‌دهند، گمنامی را انتخاب می‌کنند. یک استاد دانشگاه و دوست هنرمندش، که هویتشان به دلایل امنیتی فاش نمی‌شود، مجموعه‌ای کارتون هجوآمیز خلق کرده‌اند که شخصیت‌ها و سیاستمداران را نقد می‌کند. کار آن‌ها نمونه‌ای از این است که چگونه هنر می‌تواند اقتدار را به چالش بکشد و تفکر را برانگیزد، حتی زمانی که خالقان آن مجبورند در سایه بمانند.

اموری داگلاس: صدای بصری حزب پلنگ سیاه

اموری داگلاس، به عنوان وزیر فرهنگ حزب پلنگ سیاه، هنر را به ابزاری انقلابی تبدیل کرد. تصاویر جسورانه او در روزنامه «پلنگ سیاه» مبارزات و تاب‌آوری جوامع سیاه‌پوست را به تصویر می‌کشید و پیام‌های پیچیده سیاسی را به تصاویر قابل فهم تبدیل می‌کرد. کار داگلاس نه تنها در طول جنبش حقوق مدنی حمایت‌ها را بسیج کرد، بلکه همچنان الهام‌بخش هنرمندان و فعالان معاصر است.

 

اموری داگلاس و ریچارد بل، دیوارنگاره “قهرمان سفید برای استرالیای سیاه”، لین برنت، بریزبن، استرالیا

 

جان هارتفیلد: فوتومونتاژ علیه فاشیسم

هنرمند آلمانی جان هارتفیلد پیشگام استفاده از فوتومونتاژ برای مبارزه با تبلیغات نازی‌ها در دهه ۱۹۳۰ بود. تصاویر تحریک‌آمیز او، که عکس‌ها و متن را ترکیب می‌کرد، وحشیگری و ریاکاری رژیم نازی را برملا ساخت. هنر هارتفیلد به حدی تاثیرگذار بود که او هدف گشتاپو قرار گرفت، که نشان‌دهنده قدرت رسانه‌های بصری در به چالش کشیدن سیستم‌های ستمگر است.

 

تایسن در حال کنترل عروسک هیتلر، ۱۹۳۰ اثر جان هارتفیلد

 

هنرمندان جهانی در مناطق درگیری

در سراسر جهان، هنرمندان در مناطق درگیری از کارهای خود برای مستندسازی فجایع و حمایت از تغییر استفاده می‌کنند. در اوکراین، دیوارنگاران صحنه‌های تاب‌آوری را بر روی ساختمان‌های بمباران شده نقاشی می‌کنند، در حالی که در غزه، عکاسان واقعیت‌های روزمره زندگی تحت محاصره را به تصویر می‌کشند. این هنرمندان جان خود را به خطر می‌اندازند تا اطمینان حاصل کنند که جهان هزینه انسانی جنگ را می‌بیند، و هنر خود را به اعمال مقاومت تبدیل می‌کنند.

هنر دیجیتال و فعالیت در رسانه‌های اجتماعی

عصر دیجیتال دامنه هنر فعال را گسترش داده است. هنرمندان اکنون از پلتفرم‌های رسانه‌های اجتماعی برای انتشار سریع آثار خود استفاده می‌کنند و تصاویر ویروسی ایجاد می‌کنند که می‌تواند افکار عمومی را تحت تاثیر قرار دهد و جنبش‌ها را بسیج کند. از میم‌ها گرفته تا تصاویر دیجیتال، این ابزارهای مدرن به هنرمندان اجازه می‌دهند با مخاطبان جهانی ارتباط برقرار کنند و در گفتگوهای بی‌درنگ درباره مسائل مبرم شرکت کنند.

 

آیا هنر می‌تواند ما را از بحران‌های جهان امروز عبور دهد؟

هنر در زمان بحران چه کارهایی می‌تواند انجام دهد؟

در دنیایی که غرق در اطلاعات نادرست، قطبی شدن و رنج‌های به ظاهر بی‌پایان است، دشوار است که ببینیم زیبایی، تخیل یا بیان احساسی در کجا جای می‌گیرد. اما هنر یک چیز منفعل نیست – فعال است. تنها دنیا را تزئین نمی‌کند – با آن سخن می‌گوید، آن را به یاد می‌آورد، و گاهی اوقات حتی آن را تغییر می‌دهد.

در اینجا نقش‌های کلیدی که هنر در مواجهه با بحران‌های جهانی ایفا می‌کند، آورده شده است:

۱. افزایش آگاهی: گفتن داستان‌هایی که دیگران نمی‌گویند

هنر می‌تواند از دروازه‌بانان سیاسی و رسانه‌ای عبور کند. به خاموشان صدا می‌بخشد و داستان‌هایی را که در معرض خطر نادیده گرفته شدن یا پاک شدن هستند، برجسته می‌کند.

کار آی وی‌وی در مورد بحران پناهندگان، مانند اثر چیدمان او “سفر قانون”، از قایق‌های نجات و پیکره‌ها برای نشان دادن گذرگاه‌های خطرناک و جان‌های از دست رفته استفاده می‌کند.
دیوارنگاره‌های چریکی در ایران، که به سرعت و اغلب در شب نقاشی می‌شوند، توجه را به ستم جنسیتی و مرگ معترضان جلب می‌کنند.
در کانادا، هنرمندان بومی از داستان‌گویی بصری، مهره‌دوزی، و هنر دیجیتال برای جلب توجه به میراث مدارس شبانه‌روزی و بحران زنان و دختران بومی گمشده و به قتل رسیده استفاده کرده‌اند.

۲. الهام بخشیدن به همدلی: تبدیل داده‌ها به احساس

داده‌های خام به ندرت مردم را تحت تاثیر قرار می‌دهند – اما هنر این کار را می‌کند. انتزاعی را به صمیمی تبدیل می‌کند.

در طول بحران ایدز، لحاف یادبود پروژه NAMES به آمارها چهره و داستان انسانی بخشید، افکار عمومی را تغییر داد و به بازماندگان آرامش بخشید.
عکاس دوروتی لانژ با عکس نمادین خود «مادر مهاجر»، به دوران رکود بزرگ چهره‌ای انسانی بخشید و به روش‌هایی همدلی را برانگیخت که گزارش‌ها هرگز نمی‌توانستند.
امروزه، بسیاری از هنرمندان اوکراینی در حال خلق کتاب‌های کودک، پرتره و انیمیشن برای حفظ انسانیت در زمان وحشت هستند.

۳. ایجاد همبستگی: خلق نمادها و فضاهای مشترک

هنر به مردم کمک می‌کند در غم، خشم یا مقاومت خود کمتر احساس تنهایی کنند. نشانه‌های فرهنگی در دل جنبش‌ها ایجاد می‌کند.

دیوارنگاره‌های خیابانی «زندگی سیاه‌پوستان مهم است» که در شهرهای سراسر ایالات متحده ظاهر شدند، نه تنها بیانیه‌های سیاسی بودند، بلکه لنگرهای بصری برای جوامع اعتراضی بودند.
معترضان شیلیایی در جریان قیام‌های ضد ریاضت اقتصادی از گرافیتی و عروسک‌گردانی برای ارتباط دادن جوامع و بیان سرخوردگی جمعی استفاده کردند.
آنلاین، هنرمندان دیجیتال تصاویری قابل اشتراک ایجاد می‌کنند که جنبش‌ها را در سراسر مرزها متحد می‌کند – مانند تصاویر همبستگی برای غزه و اوکراین که در اینستاگرام و تردز دیده می‌شود.

۴. حفظ حقیقت: مستندسازی لحظه قبل از پاک شدن

هنر به عنوان یک آرشیو غیررسمی عمل می‌کند – رکوردی که از تیترها، تغییر رژیم‌ها و سانسور ماندگارتر است.

هنر بنکسی در اوکراین و فلسطین لحظات سیاسی را با تصاویر و شوخ‌طبعی بی‌پرده مستند می‌کند.
عکاسی از جنگ سوریه، از جمله کارهایی توسط روزنامه‌نگار-هنرمندانی مانند خالد عقیل، همزمان تروما و تاب‌آوری را به تصویر می‌کشد.
حتی خالقان آماتور در TikTok و YouTube در حال مستندسازی زندگی تحت اشغال یا ناآرامی هستند و سوابق فرهنگی را در زمان واقعی ایجاد می‌کنند.

 

۵. توانمندسازی مقاومت: دادن صدا و چشم‌انداز به مظلومان

هنر توانمند می‌سازد. نه تنها حقیقت رنج را بیان می‌کند، بلکه جایگزین‌ها را تصور می‌کند. مردم را دعوت می‌کند تا به رویاپردازی، ساختن و مقاومت ادامه دهند.

در آفریقای جنوبی دوران آپارتاید، تئاتر و موسیقی اعتراضی ابزارهای حیاتی برای آموزش سیاسی و وحدت بودند.
هنرمندان خیابانی در میانمار پس از کودتای نظامی از تابلوهای اعتراضی نقاشی شده و گرافیتی‌های فلش ماب برای مقابله با خطر بزرگ استفاده کردند.
استاد ناشناس و دوستش که پیشتر به آن‌ها اشاره شد، یادآور می‌شوند که حتی کمیک‌های هجوآمیز نیز می‌توانند به سلاح‌های مقاومت تبدیل شوند زمانی که حقیقت مورد حمله قرار می‌گیرد.

محدودیت‌ها و خطرات: وقتی هنر امن نیست

در حالی که هنر می‌تواند حقیقت را روشن کند و مقاومت را الهام بخشد، کسانی که آن را خلق می‌کنند اغلب در مسیری خطرناک قدم می‌گذارند – به ویژه در محیط‌های خودکامه یا درگیر جنگ. هنر ممکن است آگاهی را برانگیزد، اما می‌تواند تلافی را نیز برانگیزد.

در اینجا برخی از جدی‌ترین محدودیت‌ها و خطراتی که هنرمندان در سراسر جهان با آن روبرو هستند، آورده شده است.

۱. سانسور و سرکوب دولتی

دولت‌ها و نهادها اغلب به سرعت برای سرکوب صداهای مخالف عمل می‌کنند. هنری که قدرتمندان را نقد می‌کند، اغلب ممنوع، ساکت یا نابود می‌شود.

در روسیه، هنرمندان و موسیقی‌دانانی که علیه جنگ در اوکراین صحبت می‌کنند، با حبس، جریمه و ممنوعیت کارشان روبرو می‌شوند. یک نمونه یولیا تسوتکووا، هنرمند فمینیستی است که به دلیل نقاشی‌های مثبت در مورد بدن تحت پیگرد قانونی قرار گرفت.
فیلمسازان، شاعران و موسیقی‌دانان ایرانی به دلیل انتقاد از رژیم یا حمایت از اعتراضات حقوق زنان زندانی یا ناپدید شده‌اند.
در هنگ کنگ، هنرمندانی که از جنبش طرفدار دموکراسی حمایت کردند، در لیست سیاه قرار گرفتند یا مجبور به تبعید شدند.

۲. خطر شخصی: آزار، زندان یا بدتر از آن

گفتن حقیقت از طریق هنر می‌تواند هزینه شخصی بالایی داشته باشد – از دست دادن معیشت تا از دست دادن آزادی یا زندگی.

کار جان هارتفیلد که پیشتر به آن اشاره شد، به حدی انتقادی نسبت به آلمان نازی بود که او مجبور شد برای جلوگیری از دستگیری توسط گشتاپو از کشور فرار کند.
در میانمار، هنرمندان خیابانی و اجراکنندگان پس از کودتای سال ۲۰۲۱ به دلیل خلق آثار هنری ضد نظامی دستگیر، شکنجه یا کشته شدند.
در السالوادور، منتقدان رژیم، از جمله هنرمندان، فعالان و روزنامه‌نگاران، در معرض خطر زندانی شدن در مراکز بازداشت بیش از حد شلوغ به عنوان بخشی از به اصطلاح سرکوب جنایت توسط دولت هستند – سیاستی که بسیاری آن را ابزاری برای خاموش کردن مخالفت می‌دانند.

۳. نظارت و آسیب‌پذیری دیجیتال

در عصر دیجیتال، نظارت به یکی از موذیانه‌ترین تهدیدها برای آزادی خلاقیت تبدیل شده است. دولت‌ها از تشخیص چهره، ردیابی آنلاین و جمع‌آوری داده‌ها برای شناسایی و هدف قرار دادن هنرمندان مخالف استفاده می‌کنند.

مقامات چینی از فناوری تشخیص چهره و نظارت مبتنی بر هوش مصنوعی برای شناسایی هنرمندانی که در نمایشگاه‌ها و اجراهای زیرزمینی شرکت یا آن‌ها را سازماندهی می‌کنند، استفاده کرده‌اند.
حتی در ایالات متحده، گزارش شده است که مجریان قانون هنرمندان و خالقانی را که در جنبش‌های اعتراضی مانند “اشغال وال استریت” و “زندگی سیاه‌پوستان مهم است” شرکت داشته‌اند، تحت نظر قرار داده‌اند.
هنرمندان اغلب از ترس خودسانسوری می‌کنند، که منجر به اثری سرد می‌شود که خلاقیت و نقد قبل از شروع خفه می‌شود.

۴. قدرت تبعید – و محدودیت‌های آن

برخی هنرمندان در خارج از کشور پناهگاه موقتی پیدا می‌کنند، اما تبعید محدودیت‌های خاص خود را دارد: از دست دادن مخاطب، جدایی از جامعه و خطر فراموش شدن.

آی وی‌وی اکنون بیشتر کارهای خود را از اروپا خلق می‌کند، اما همچنان هدف کمپین‌های رسانه‌ای دولتی چین است.
هنرمندان سوری که در دیاسپورا زندگی می‌کنند، برای یافتن پلتفرم یا بودجه با مشکل روبرو هستند، به ویژه زمانی که توجه بین‌المللی از بحران کشورشان منحرف می‌شود.

۵. زمانی که هنر مورد سوء استفاده یا تجاری‌سازی قرار می‌گیرد

در مناطق امن‌تر، هنری که زمانی سیستم را به چالش می‌کشید، گاهی اوقات می‌تواند تصفیه و تجاری شود – لبه رادیکال خود را از دست بدهد.

نمادهای فعال مانند مشت گره کرده یا گرافیتی اعتراضی می‌توانند به کالاهای تولید انبوه تبدیل شوند و آن‌ها را از هدف اصلیشان جدا کنند.
شرکت‌ها ممکن است در طول جنبش‌های اجتماعی از تصاویر فعالانه استفاده کنند (مثلاً لوگوهای رنگین‌کمانی در ماه پراید) بدون اینکه از جوامعی که نمایندگی می‌کنند حمایت کنند – پیام را به بازاریابی تقلیل می‌دهند.
این تجاری‌سازی می‌تواند قدرت هنر را به عنوان وسیله‌ای برای تغییر واقعی کاهش دهد.

این واقعیت قدرت هنر را نفی نمی‌کند – بلکه آن را تأیید می‌کند. اگر هنر قدرتمند نبود، سیستم‌های خودکامه اینقدر برای سرکوب آن تلاش نمی‌کردند.

 

 

آیا هنر هنوز هم می‌تواند ما را نجات دهد؟

عبارت «آیا هنر می‌تواند دنیا را نجات دهد؟» ممکن است در مواجهه با بمب‌ها، نظارت گسترده، فاشیسم رو به رشد و فرسایش حقوق مدنی، ساده‌لوحانه به نظر برسد. و راستش را بخواهید، هنر به تنهایی نمی‌تواند جنگ را متوقف کند، دیکتاتوری را سرنگون کند یا بحران انسانی را پایان دهد. اما این بدان معنا نیست که بی‌قدرت است. در واقع، ارزش آن ممکن است دقیقاً به این دلیل باشد که کاری را انجام می‌دهد که سیاست، قوانین و سلاح‌ها نمی‌توانند.

هنر دنیا را نجات نمی‌دهد – ما را نجات می‌دهد

هنر به مردم کمک می‌کند زمانی که بقا غیرممکن به نظر می‌رسد، زنده بمانند. آرامش، حافظه، پالایش و هویت را فراهم می‌کند. برای افرادی که در فاجعه، جنگ یا ستم زندگی می‌کنند، هنر اغلب یکی از معدود اعمال باقی‌مانده کنترل و انسانیت است.

پناهنده‌ای که خاطرات خانه‌اش را طراحی می‌کند.
فعالی بازداشت شده که در ذهن خود شعر می‌خواند تا سلامت روانش را حفظ کند.
کودکی آسیب‌دیده که برای پردازش آنچه دیده است نقاشی می‌کشد.
اینها راه‌حل‌های جهانی نیستند – اما راه‌حل‌های عمیقاً انسانی هستند.

هنر بذر تغییر را می‌کارد

در حالی که هنر ممکن است انقلابی یک‌شبه ایجاد نکند، فرهنگ را می‌سازد و فرهنگ باور را شکل می‌دهد. باور نیز به نوبه خود شجاعت عمل را شکل می‌دهد.

فوتومونتاژهای ضد نازی جان هارتفیلد هیتلر را متوقف نکردند – اما ابزارهایی از وضوح و بینش را به مقاومت بخشیدند.
تصاویر پلنگ سیاه اموری داگلاس به رادیکالیزه شدن یک نسل کمک کرد.
آثار چیدمان آی وی‌وی بحران جهانی پناهندگان را برای بینندگانی هزاران مایل دورتر از نظر احساسی فوری ساخت.
هنر بی‌عدالتی را پایان نمی‌دهد – اما بی‌عدالتی را قابل مشاهده و فراموش نشدنی می‌کند.

می‌تواند قلب را قبل از اینکه ذهن آن را دریابد، به حرکت درآورد

مردم همیشه به دلیل داده‌ها یا بحث‌ها تغییر نمی‌کنند. آن‌ها تغییر می‌کنند زیرا چیزی آن‌ها را تحت تاثیر قرار می‌دهد – یک فیلم، یک عکس، یک دیوارنگاره، یک آهنگ. این لحظات اختلال احساسی اغلب اولین شکاف‌ها در باورهای سخت شده هستند.

یک عکس تنها (مانند تصویر بدن ۳ ساله آلن کردی که به ساحل کشیده شده بود) می‌تواند میلیون‌ها نفر را نسبت به فوریت یک بحران بیدار کند.
یک پوستر یا آهنگ اعتراضی می‌تواند به نماد وحدت‌بخش یک نسل تبدیل شود.

به مقاومت‌کنندگان و شاهدان الهام می‌بخشد

هنر به کسانی که در مبارزه هستند، حس هویت، کرامت و میراث می‌دهد. و به کسانی که از بیرون نگاه می‌کنند، یک انتخاب می‌دهد: نگاه خود را برگردانند یا بپیوندند.

هنرمندانی که تحت تهدید خلق می‌کنند، همیشه نمی‌دانند آیا کارشان سیاست را تغییر خواهد داد یا خیر – اما امیدوارند که مردم را تغییر دهد.

و گاهی اوقات، همین کافی است تا چیزی آغاز شود.

چگونه هنرمندان می‌توانند از خود محافظت کنند

در دوران افزایش اقتدارگرایی و ناآرامی‌های اجتماعی، هنرمند بودن فقط بیانگر نیست – می‌تواند خطرناک باشد. هنرمندان ممکن است هدف قرار گیرند، تحت نظارت قرار گیرند، مورد آزار و اذیت قرار گیرند، سانسور شوند یا ساکت شوند. در حالی که ما شجاعت کسانی را که جرأت خلق تحت فشار را دارند تحسین می‌کنیم، مهم است که آن‌ها را به ابزارهایی برای محافظت از خود مجهز کنیم.

چه یک هجوپرداز باشید، چه یک هنرمند خیابانی، یک تصویرگر دیجیتال، یا یک شاعر – در اینجا چند راه برای در امان ماندن در حالی که همچنان کارهای معناداری انجام می‌دهید، آورده شده است:

۱. در صورت نیاز از گمنامی و نام‌های مستعار استفاده کنید

انتشار تحت نام مستعار یا به صورت ناشناس می‌تواند به هنرمندان اجازه دهد تا حقیقت را به قدرت بگویند در حالی که هویت خود را حفظ می‌کنند – به ویژه هنگام برخورد با رژیم‌های خطرناک یا شهرت‌های محلی شکننده.

برای نام مستعار خود یک ایمیل امن و غیر قابل شناسایی انتخاب کنید.
از به اشتراک گذاشتن ابرداده مکان در تصاویر یا پست‌های خود خودداری کنید.
حساب‌های نام مستعار خود را به رسانه‌های اجتماعی شخصی یا تلفن خود پیوند ندهید.
همانطور که پیشتر اشاره شد، حتی هنرمندان و اساتید در پرتو تنش‌های جهانی محتاط شده‌اند. هجو ناشناس و کارهای نمادین می‌توانند در عین حال که تاثیرگذار باقی می‌مانند، محافظت ارائه دهند.

۲. امنیت دیجیتال و ارتباطات امن را رعایت کنید

فعالیت آنلاین اغلب در مناطقی با آزادی بیان محدود تحت نظارت قرار می‌گیرد. بهداشت دیجیتال به اندازه امنیت فیزیکی مهم است.

از برنامه‌های پیام‌رسان رمزگذاری شده سرتاسری (مانند Signal یا Element) استفاده کنید.
از VPN‌ها، سرویس‌های ایمیل رمزگذاری شده و احراز هویت دو مرحله‌ای استفاده کنید.
اگر تحت تهدید هستید، از بحث در مورد مسائل حساس در پلتفرم‌های اصلی (مانند فیس‌بوک، پیام‌های دایرکت اینستاگرام) خودداری کنید.
اگر در حال مستندسازی بی‌عدالتی هستید، فایل‌ها را در درایوهای رمزگذاری شده ذخیره کنید یا در پلتفرم‌های ابری امن با رمزگذاری بدون دانش (مانند Proton Drive) بارگذاری کنید.
برای هنرمندان دیجیتال، به ویژه کسانی که با محتوای سیاسی کار می‌کنند، این امر ضروری است – حتی در کشورهای نسبتاً امن که قوانین نظارت در حال گسترش هستند.

۳. حقوق خود را بشناسید – ملی و بین‌المللی

هنرمندان در کشورهای دموکراتیک همچنان با سانسور یا کمپین‌های بدنامی روبرو هستند. شناخت حقوق قانونی شما می‌تواند توانمندکننده باشد.

در کانادا، آزادی بیان تحت منشور حقوق و آزادی‌ها محافظت می‌شود، اما شما را از واکنش عمومی یا افشای اطلاعات شخصی مصون نمی‌کند.
بدانید چه چیزی در کشور شما به عنوان “تحریک” یا “افترا” محسوب می‌شود تا بتوانید از خود در برابر حفره‌های قانونی مورد استفاده برای ساکت کردن منتقدان محافظت کنید.
عضویت در سازمان‌هایی مانند PEN International، Freemuse یا Artists at Risk را در نظر بگیرید که از آزادی خلاقیت در سراسر جهان حمایت و دفاع می‌کنند.

۴. جامعه و شبکه‌های بین‌المللی بسازید

انزوا آسیب‌پذیری را افزایش می‌دهد. همکاری با هنرمندان مورد اعتماد و گروه‌های حمایتی – به ویژه کسانی که دسترسی بین‌المللی دارند – می‌تواند ایمنی را در دیده شدن فراهم کند.

Artists at Risk، Front Line Defenders و Index on Censorship منابع اضطراری و حمایت از جابجایی را ارایه می‌دهند.
پلتفرم‌هایی مانند مراکز هنر فعال، نمایشگاه‌های آنلاین، یا اقامتگاه‌های هنری فرامرزی می‌توانند در عین حال که خطر هدف قرار گرفتن انفرادی را کاهش می‌دهند، نور بیشتری بر کار شما بتابانند.
از شبکه خود برای بازتاب یا تقویت کار یکدیگر استفاده کنید، تا پیام فراتر از مرزها پخش شود.
همانطور که در مورد جان هارتفیلد یا آی وی‌وی دیده شد، شناخته شدن جهانی می‌تواند سپری باشد – که کار رژیم‌های ستمگر را برای عمل در خفا کامل دشوارتر می‌کند.

۵. زمانی که بیان مستقیم امن نیست، نمادگرایی را انتخاب کنید

در مناطقی که انتقاد صریح بیش از حد خطرناک است، استعاره و تمثیل جایگزین‌های قدرتمندی ارائه می‌دهند.

اعتراض می‌تواند در قالب رنگ‌ها، نمادها، نقوش سنتی یا معانی لایه‌ای ظاهر شود.

این امر در دوران آپارتاید، در اروپای شرقی دوران جنگ سرد و حتی امروز در چین که هجو و مقاومت پنهان در رسانه‌های اجتماعی رواج دارد، به طور گسترده‌ای استفاده شد.

هنر نمادین می‌تواند خرابکارانه و زیبا باشد – با کسانی که آن را می‌فهمند ارتباط برقرار می‌کند، در حالی که از سانسورچیان می‌گریزد.

۶. مستندسازی، بایگانی و توزیع کنید

اگر می‌ترسید کارتان پاک شود – چه دیجیتالی و چه فیزیکی – آن را در چندین مکان بایگانی کنید و با متحدان خود به اشتراک بگذارید.

از پلتفرم‌هایی با سابقه نسخه‌ها یا پشتیبان‌گیری غیرمتمرکز استفاده کنید.
در صورت امکان نسخه‌های فیزیکی را نگه دارید یا آثار را بر روی مواد با دوام چاپ کنید.
اگر هنر در فضای عمومی ایجاد می‌شود (دیوارنگاره‌ها، پوسترها و غیره)، از آن عکس بگیرید و مکان جغرافیایی (در صورت امن بودن) ثبت کنید تا برای مخاطبان و محققان آینده حفظ شود.

نقش مخاطب: ما چه کاری می‌توانیم انجام دهیم؟

در حالی که هنرمندان برای گفتن حقیقت خطرات زیادی را به جان می‌خرند، کار آن‌ها بدون مخاطبی که مایل به گوش دادن، شاهد بودن و پاسخ دادن باشد، نمی‌تواند تاثیرگذار باشد. ما – مردم – تماشاگران منفعل نیستیم. ما نقشی اساسی در حفاظت از آزادی هنری، تقویت صداهای مهم و کمک به اطمینان از اینکه هنر به دست افرادی که برای آن‌ها در نظر گرفته شده است می‌رسد، ایفا می‌کنیم.

در اینجا هر یک از ما چگونه می‌توانیم تغییری ایجاد کنیم:

۱. هنر شجاعانه را به اشتراک بگذارید و از آن حمایت کنید

دیده شدن قدرت است. وقتی آثار هنری معنادار را به اشتراک می‌گذارید – به ویژه از هنرمندان تحت تهدید یا کسانی که با مسائل حساس سروکار دارند – شما بخشی از زنجیره‌ای می‌شوید که پیام آن‌ها را زنده نگه می‌دارد.

کار آن‌ها را با ذکر منبع و زمینه مناسب بازنشر کنید.
از پلتفرم خود – چه بزرگ و چه کوچک – برای برجسته کردن صدای آن‌ها استفاده کنید.
در صورت امکان هنر آن‌ها را بخرید. حتی فروش‌های کوچک نیز می‌تواند تفاوت بزرگی برای یک هنرمند مستقل یا در تبعید ایجاد کند.
پیشتر اشاره کردم که برخی هنرمندان از هجو و داستان‌گویی بصری به عنوان نوعی اعتراض استفاده می‌کنند. یک نمونه از این دست، یک استاد دانشگاه آمریکایی است که می‌شناسم و در کنار یک هنرمند دیگر، مجموعه‌ای کارتون با مضامین سیاسی و انتقادی نسبت به تمایلات خودکامه منتشر می‌کند. آن‌ها به دلایل ایمنی تصمیم گرفته‌اند ناشناس بمانند – که یادآور می‌شود حتی در ایالات متحده، فضای برای مخالفت در حال تغییر است.

۲. به گمنامی احترام بگذارید و از آن محافظت کنید

اگر هنرمندی تصمیم می‌گیرد ناشناس بماند، باید به این تصمیم احترام گذاشت – به خصوص زمانی که علیه قدرت صحبت می‌کند. هویت آن‌ها را “فاش” نکنید یا در مورد آن حدس و گمان نزنید. در عوض، از پیام حمایت کنید و در صورت لزوم، دیگران را به سمت هدف هدایت کنید نه خالق.

۳. در نمایشگاه‌ها، اجراها و ویترین‌های آنلاین شرکت کنید

هنر شجاعانه همیشه به طور گسترده تبلیغ نمی‌شود، به ویژه زمانی که از روایت‌های اصلی انتقاد می‌کند. به دنبال موارد زیر باشید:

نمایشگاه‌های محلی با تمرکز بر فعالیت، حقوق بشر یا صداهای به حاشیه رانده شده.
ویترین‌های آنلاین یا گالری‌های اینستاگرام که هنرمندان بین‌المللی یا زیرزمینی را نمایش می‌دهند.
رویدادهای اجتماعی که توسط گروه‌های فعال، مراکز فرهنگی یا دانشگاه‌ها برگزار می‌شود.
پیشتر به مقالاتی در مورد “هنرمندان به عنوان عاملان تغییر اجتماعی” و نقش “عکاسی برای خودبیانگری و تغییر اجتماعی” اشاره کردم. این مقالات شامل نمونه‌هایی از هنرهای بصری هستند که گفتمان عمومی را تغییر داده‌اند و می‌توانند راهنمای شما در کاوش هنری باشند که فراتر از زیبایی‌شناسی و به سمت عمل حرکت می‌کند.

۴. خود را در مورد مسائل جهانی و محلی آموزش دهید

هنر اغلب آینه‌ای است – اما کمک می‌کند دنیایی را که بازتاب می‌دهد درک کنیم.

از طریق منابع خبری معتبر و مستقل مطلع باشید.
در مورد مبارزاتی که هنرمندان در سراسر جهان با آن روبرو هستند، بخوانید – چه سانسور در روسیه، چه زندان در میانمار، چه نظارت در ایران.
در مورد قوانین کشور خود در مورد آزادی بیان بیاموزید. به عنوان مثال در کانادا، بیان هنری توسط منشور حقوق و آزادی‌ها محافظت می‌شود – اما این بدان معنا نیست که هنرمندان از واکنش یا ناامنی اقتصادی مصون هستند.

۵. از سازمان‌هایی که از هنرمندان دفاع می‌کنند، حمایت کنید

شما همچنین می‌توانید به طور غیرمستقیم با اهدای کمک مالی یا افزایش آگاهی در مورد گروه‌هایی که از آزادی بیان حمایت می‌کنند، کمک کنید، مانند:

Artists at Risk
PEN International
Freemuse
Index on Censorship
این سازمان‌ها کمک حقوقی، جابجایی اضطراری و حمایت از هنرمندان در خطر را ارایه می‌دهند.

۶. در برابر وسوسه روی برگرداندن مقاومت کنید

در زمان‌هایی مانند این، وسوسه انگیز است که خود را از اخبار دور نگه داریم. خستگی واقعی است. خشم فرساینده است. اما سکوت و عدم مشارکت اجازه می‌دهند روایت‌های خطرناک شکوفا شوند.

هنر نقطه ورود متفاوتی به ما می‌دهد – نه به خشونت یا سیاست معمول، بلکه به انسانیت. وقتی با ناراحتی می‌مانیم، وقتی با آنچه یک تصویر، یک مجسمه یا یک شعر برمی‌انگیزد می‌نشینیم، در حال انجام کاری حیاتی هستیم: ما از روی برگرداندن امتناع می‌کنیم.

نتیجه‌گیری: هنر آینه، سلاح، پناهگاه

در زمان بحران، مردم اغلب می‌پرسند، هنر به چه دردی می‌خورد؟ وقتی این همه درد و بی‌عدالتی در جهان وجود دارد، آیا ضربات قلم‌مو، ترانه‌ها، عکس‌ها یا شعرها واقعاً می‌توانند اهمیت داشته باشند؟

بله، اهمیت دارند. همیشه داشته‌اند.

هنر آینه‌ای است که هم وحشت‌ها و هم امیدهای ما را بازتاب می‌دهد. سلاحی است که سیستم‌های قدرت را به چالش می‌کشد، تبلیغات را تضعیف می‌کند و جرأت می‌کند حقیقت را با صدای بلند بیان کند. و پناهگاهی است – مکانی که حتی در حالی که جهان در اطراف ما متلاشی می‌شود، می‌توانیم هنوز احساس کنیم، تصور کنیم و به یاد بیاوریم که چه کسی هستیم.

در سراسر این مقاله پرسیده‌ام که آیا هنر برای مقابله با بحران‌های جهانی امروز کافی است. و پاسخ صادقانه این است: نه به تنهایی. اما وقتی با عمل، آگاهی، شجاعت و همبستگی همراه شود، نیرویی بزرگتر از مواد تشکیل‌دهنده خود می‌شود. هنر درهایی را باز می‌کند که دنیا سعی در بستن آن‌ها دارد. زمانی که صداها خاموش می‌شوند، سخن می‌گوید. زمانی که قوانین سعی در ثابت نگه داشتن همه چیز دارند، حرکت می‌کند.

و گاهی اوقات، فقط گاهی اوقات، به مردم یادآوری می‌کند که تنها نیستند – و اینجاست که تغییر آغاز می‌شود.

 

اشتراک:

نمایش مطالب بیشتر
ایران، مرز پرگهر

ایران، مرز پرگهر

گزارشی درباره جاذبه‌های تاریخی، فرهنگی، قومی، طبیعی و جغرافیایی ایران  نمای نزدیک هنر پارس در تقویم رسمی ایران، سی‌ام اردیبهشت

موزه در نگاه نسل Z

موزه در نگاه نسل Z

در ترکیه یک موزه رفتم که با VR زندگی دوره عثمانی را نشان می‌داد. یک هدست گذاشتم، انگار خودم در